آراد نفسمآراد نفسم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره
آیدا نازنینم آیدا نازنینم ، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

تمام زندگی مامان و بابا

پسرگلم یکساله شدی

1391/9/2 10:58
نویسنده : سمیه
281 بازدید
اشتراک گذاری

نایت اسکین

 

تولد یکسالگی ات روز دوشنبه وسط هفته بود برای همین گذاشتم برای اخر هفته بعد که شنبه روز عید غدیر بود و چون عقیقه هم نشده بودی و دوست داشتم ماه رمضان اینکار را انجام میدایم که نشد که خدارا شکر مصادف شد با عید غدیر که طعام دادن فضیلت داشت برای همین یک گوسفند برات قربانی کردیم و باهاش آبگوشت درست کردیم باباجون میگه وقتی صبح زود زیر دیگ را روشن کرده بود موقع اذان صبح و گفتن اشهد ان علی ولی الله بوده خیلی خوشحال شدیم و امیدواریم که قبول خداوند و مقتدایمان حضرت علی (ع) قرار گرفته باشد

زحمت درست کردن آبگوشت را مامان بزرگ همراه پسر جونش اقا مصطفی کشیدند. وای همه میگن خیلی خوشمزه شده بود . نوش جان همگی

البته آشپز کار درست بود . آراد جون مامان بزرگ و پدر بزرگهای خوبی داری بزرگ شدی هیچ وقت تنهایشان نگذار و امیدوارم لیاقت داشته باشی بهشان خدمت کنی عزیز دلم

جدا از گوسفند گوشت گوساله و قلم گوساله هم داخل ابگوشت کردیم.و شب هم مهمانهای که داشتیم را شام دادیم و من و بابا جدا غذا داشتیم

 

نایت اسکین

 

 

از شب قبل اتاقت را اماده میکردم  وشما دیگه یاد گرفتی بیایی پذیرایی بالا و خوشحالی میکردی روز تولد ساعت ده صبح رفتی خانه مامان بزرگ و تا عصر و وقتی آمدی غروب برات آهنگ گذاشتم و شما می رقصیدی و خاله جان هم تشویقت میکرد و شب اصلاً اذیت نکردی میخواستی بغل من باشی اون هم از خستگی ات بود.

 

این هم کیک تولدتون چون عید غدیر بود و سرشان شلوغ قبول نکردن عروسکی بزنن انشاله سال دیگه

 

 

این هم میز که خلاقیت خودمه البته روی شیشه هم دو تا متن زدم که نشد عکسشان را بیاورم چون مهمانها پایین مشخص بودند

 عروسکهایت با خوشحالی در جشن تولدت شرکت کرده اند

 

 

 

این هم ژله که خودم درست کردم میانش انواع پاستیلها بود

 

 

 

 

 

 

اینجا هم برای فوت کردن شمع و برش کیک . بالای پرده با بادکنک و فانوس و اسم قشنگ شما تزئین کردم ولی توی این سه تا عکس مشخص نیست

 

 

 

 انشا اله تولدهای دیگه ات در کنار خانواده و با سلامتی

خیلی دوست دارم عزیزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)