در احوالات آراد خان

عزیزم خیلی به بابات علاقه داری و بیشتر از من باهاش بازی میکنی چون بابا باهات بازی میکنه و من کارهای برات انجام میدم که خیلی به مذاقت خوش نمیاد مثلاً تعویض لباس که همش نق میزنی فقط وقتی میگم میخوام بریم د د دیگه آروم میشی.

اما حمام کردن را اصلاً دوست نداری در صورتی همه بچه ها با حمام کردن موافقند

البته من از حمام کردن شما خاطره بد دارم آن هم موقعی که سه ماهت بود کمی حالت سرما خوردگی داشتی و ما حمامت کردیم و عصر به بعد صدایت گرفته شد و سرفه میزدی از روز بعد تب هم کردی بردم بیمارستان امام علی و بستری شدی خاله جان برات اتاق خصوصی گرفت همه بچه ها مریض شده بودند و بیماری شما برونشیولیت بود خیلی اذیت شدی دو روز بستری بودی و جالب اینکه اصلا ظاهرت مشخص نبود با اینکه بدحال بودی و بعد از مرخص شدن از بیمارستان من مریض شدم و تب کردم روزهای خیلی بدی بود

دعا می کنم هیچ وقت اینقدر بدحال و مریض نبینمت عزیز دلم , نازنینم

البته بعد از اون مریضی همیشه زود سرما خوردگی پیدا میکردی و بعد از ترخیص از بیمارستان هنوز سرفه میزدی . از دکتر داعی نوبت گرفتیم و گفت ویروسی است و زمان نیاز دارد و تا یکسال مرتب سرما خورده بودی ( کمی هوای خنک و سرفه آقا آراد )

٧ آذر وقتی آمدم خانه تب کرده بودی و نیمه شب هم ادامه داشت فردا نرفتم سرکار و خدارا شکر دیگه تبت قطع شد احتمالا در امدن دندان و کمی سرماخوردگی با هم باعث کسالتت شد

الان هم دندانهای بالا دارن اذیتت می کنن معلوم نیست کی میخوان در بیاین.

گل پسرم از روز های اول دیگه گول زنگ استفاده میکردی آن هم موقع خواب ولی ایام عید بود که گول زنگ گم شد و برات یکی دیگه خریدم و طولی نکشید کلا گذاشتی کنار و من همیشه دلواپس بودم که نکنه عادت بشه و بخوای همیشه همراهت باشه

مدل خوابیدن شما هم مثل این عروسکه خیلی وقتها

مامانی اصلاً کاری به اسباب بازیهات نداری مخصوصاً عروسکهات بیشتر دوست داری از مبلها و نشیمنگاه بروی بالا و لبه آنها بنشینی و صحبت کنی

وای چقدر خوش صحبتی . همش صحبت میکنی خیلی جدی و انگار ما می فهمیم و بهت گوش میدیم و شما ادامه میدهی البته بعضی کلمات را واضح میگی

دایی . امی (امیر اصولا بچه ها را صدا میزنی با این اسم و با امیررضا خیلی جوری چون میذارتت روی گردنش و شما خوشحال میشی امیر امسال کلاس سوم راهنمایی است چقدر به هم میاین مگر نه )

خیلی ناز حرف میزنی تا بحال موفق نشدم ضبط کنم چون وقتی دوربین میاد شما دیگه قطع میکنی و نگاه میکنی

مامان و بابا برات بهترینها را آرزو دارن