آراد نفسمآراد نفسم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره
آیدا نازنینم آیدا نازنینم ، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

تمام زندگی مامان و بابا

اولین قدم و دندان ستاره درخشانم

عزیزم اوایل مهرماه مریض شده و اشتهایش کم شده بود اوایل فکر کردو بخاطر شربت irovit است که تمام کرده چون از تهران خاله جان براش گرفته بود و دیگه نشد پیدا کنیم ولی بعد متوجه تورم لثه هایش شدم تا اینکه 27 مهر ماه دیئم یک مروارید کوچولو از لثه زده بیرون مامان اولین دندانت بود انشااله دندانهای بعدی با دردسر کمتر چون خیلی اذیت شدی شبها خواب نمی رفتی و کم اشتها شده بودی. نفسم اولین قدمهایت را هم 12 شهریور ماه برداشتی و در 24 شهریور دیگه مرتب شروع به راه رفتن کردی البته نمیشد بگی راه رفتن می دویدی عزیزم و بهت می گفتم آرام تر یا می نشستی یا کمی آرام تر میرفتی. کوچولوی ناز اوایل خرداد بود که چهاردست می رفتی و روی دست بلند میشدی و با فشار ...
16 آبان 1391

بدون عنوان

یکشنبه ١٦ مهر با مامانم رفتیم مراسم عروسی یکی از اقوام و آرادکوچولو را گذاشتم روی میز، پسرنازم خیلی دوست داره شلوغی را موقع پخش موسیقی مدام دست میزد و دوهفته است که میرقصه کمی پاش راتکان میده و هر دودستش را میچرخاند. قربون رقصیدنت که خیلی نازتر میشی خلاصه آرادخان بشقابی را که جلویش بودو باهاش بازی می کرد از دستش افتاد روی زمین واین شروع بازیگوشیش بود یاد گرفت و وسایل روی میز را یکی یکی می انداخت زمین و سریع خم میشد و نگاه میکرد ببینه چه میشوند و پایین میز شده بود ازنی نوشابه تا دستمال و کاغذ و. . . شب یک بشقاب که اول انداخته بود را شکست ...
15 آبان 1391

بدون عنوان

  امروز ١٦ مهر ٩١ برای گل پسرم وب ساختم آراد کوچولو یازده ماه وهشت روز دارد ولی عکس و خاطراتش را تا الان دارم و به زودی وارد وب می کنم آرادخان مامان خیای نازه و باهوش حدود یک ماهه که راه میره و برای خودش بازیگوشی می کنه در کل برای خودش بازی می کنه و گوش به حرف میکنه و وسیله ای که برمیداره بهش بگیم بده پس میدهد و با بچه ها خیلی رابطه خوبی دارد باهاشون بازی میکنه از همه بیشتر با فاطمه بازی میکنه.وقتی شبها میخوام بخوابم به صورتش نگاه می کنم آنقدر انرژی میگیرم و تمام خستگی روز از بدنم خارج میشه باباش هم همین را میگه. بخاطر داشتن آراد خان خدا را شکر می کنم و امیدوارم آینده خوبی را در پیش داشته باشد با تندرستی کامل عزیزم بهترین...
15 آبان 1391