اولین برف
بعد از حدود چهارسال برف بارید شب چهارشنبه ساعت نه شب (٦/١٠/٩١) شروع شد و تا ساعت دوازده شب ادامه داشت و صبح که از خواب بیدار شدیم همه جا سفید پوش بود و خیلی سرد دوست داشتم ازت عکس بگیرم ولی می بایستم بیام سرکار و دوربین هم خانه خودمان بود بنابراین وقتی ظهر آمدم تقریباً همه برفها آب شده بودند و من بعد از برداشتن دوربین شما را بردم و کنار دو تا آدم برفی که بچه ها درست کرده بودند عکس گرفتم قربون لبهای خندونت بشم . الهی همیشه لبخند روی لبات ببینم این هم آقا پویا که خیلی دوست داره وقتی ظهر از مدرسه میاد میشه همبازی شما تا ساعت ٥/٢ ظهر که مامانش میاد و میره ببین چند تا لباس برات بپوشیدم تا سرما نخوری ولی با این همه شب تب کر...
نویسنده :
سمیه
9:44