مو طلایی من
آراد پیانیست اینجا هم در حال بازی بیلیارد پسرم , عمرم , جونم , عشقم روزها میگذره و شما بزرگتر و من در افسوس روزهای گذشته و شاد در زمان حال و امیدوار برای آینده شنبه 28 بهمن دو تا از اسباب بازیهای باتری دارت که تقریبا مطابق با سنت بود برات باز کردم هواپیمایت را که باتری گذاشتم اصلا کار نکرد نمیدانم موقع خرید سیسمونیت اصلا چک نشده چون تمام اسباب بازیهایت را زن دایی جان زحمت کشید و از بندرعباس خرید واقعاً لطف کرد. قطار اسباب بازی را که برات باز کردم و شروع کرد به کار کردن با لبخند نگاهش کردی و بهش دست نمیزدی وقتی خاموش کردیم شما برش داشتی و صدای قطار در آوردی دو دو دوباره که روشن کردیم شما رفتی...
نویسنده :
سمیه
13:03